• وبلاگ : پرواز تا خدا
  • يادداشت : محسن نامجو خواننده اي که با شعرش قرآن را مسخره کرد...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 14 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آنتي بسيجي 

    مشکل شما اينه که خيلي احساساتي هستيد و همين احساساتتون باعث ميشه زود قضاوت کنيد و البته فکر کنيد که قضاوت و نظرتون مهمه . کاري با مطالب سياسي وبلاگتون ندارم چون به نظرم شبيه نوشتن مکالمات روزمره يک انسان هست تا مطالب سياسي .

    اما در مورد محسن نامجو جهت اطلاعتون ميگم البته در اين عصر اگر کسي اراده کنه از اينترنت زندگي نامه يک فرد رو ميتونه بيرون بکشه ولي ما فرض مي کنيم شما نمي خواهيد با اطلاعات در مورد يک فرد صحبت کنيد .

    محسن نامجو يک خواننده با سابقه ، بسيار با استعداد ، نوازنده مسلط به چندين ساز سنتي و غير سنتي و با سبک پاپ سنتي بسيار خلاقانه مي باشد . اين که ميگم بسيار خلاقانه اگر يکي از کاست هاشو گوش کنيد متوجه تفاوتش با آهنگ هاي معمولي ميشيد . نامجو مانند خيلي از خواننده هاي اصيل مانند شجريان ، اصفهاني ، شهرام ناظري از شعرهاي حافظ و سعدي و مولوي و برخي شعرهاي روز در آهنگ هاش استفاده ميکنه . تا اينجا متوجه شخصيت موسيقيايي نامجو شديد . اما مشکل دقيقا از اينجا شروع ميشه که نامجو اکثر شعرهاش با موضوع معضلات اجتماعي ، سياسي و اقتصادي هست نه عشق و عاشقي .

    حالا قضيه 5 سال زندان نامجو چيه ؟ به دليل سياسي بودن شعرهاي نامجو و اينكه فردي پيدا شده بود و وضع موجود رو نقد مي كرد و از همه مهمتر در ايران مانده بود نظام ديگه ديد نمي تونه تاب بياره و تا ديد نامجو در ايران نيست و ميتونه كاري كنه كه ديگه پاشو ايران نذاره توسط فردي به اسم عباس سليمي كه مجري مسابقات قرآن هست يك سناريو چيند تا اونايي رو كه نامجو و سابقه اش رو نمي شناختن تحت تاثير يكي ديگه از عوام فريبي هاي دولت مردم فريب قرار بگيرند .

    خيلي جالبه اولا محسن نامجو که خودش با قرائت قرآن آشناست چند سال قبل قطعه‌اي را به گفته خود «در يک ضبط خصوصي» اجرا کرده که در آن از آيات قرآن نيز استفاده شده است.

    حالا سوال اينجاست :

    اين آقا يعني عباس سليمي به عنوان يك شاكي حقوقي شكايت نكرده بلكه به صورت خصوصي و شخصي شكايت كرده و قرار بوده نتيجه اين شكايت به صورت محرمانه به شخص نامجو گفته بشه كه نميدونم چرا تمام روزنامه ها فرداي دادگاهش حكمشو به عنوان تيتر اول زده بودند .

    اين آقا يعني عباس سليمي چرا الان بعد از چند سال يادش افتاده نامجو اين آهنگ رو كه به صورت خصوصي هم ضبط شده نه كنسرت كه در اختيار همه باشه و بايد بري از اينترنت دنبالش بگردي شايد بتوني دانلودش كني تازه اين آهنگ رو كشف كرده و از كجا آورده مجري مسابقات قرآن كه نامجو گوش نميده . پس مشخص ميشه يك گروه يا فردي كه همون دولت باشه بهش اطلاع دادن كه دست به كار شو . با اين كار هم نامجو در چشم مردم خراب ميشد چون جمهوري اسلامي عزيز ما هر وقت ميخواد كسي رو از دور خارج كنه اونو به مسائل ديني و تمسخر دين و خدا و پيغمبر ربط ميده و هم اينكه به خاطر حمايتش از موسوي و حضور پيدا كردن نامجو در تجمعات اعتراض آميز خارج از كشور يه حالگيري از نامجو بكنن و ديگه مطمئن شن كه ايران نمياد .

    اين بازي ها ديگه زيادي قديمي و رو شده و اولين بار نيست كه تو دولت عدالت گستر و مهرورز محمود كپك از اين اتفاقات ميفته . ولي يك توصيه بهتون مي كنم هيچ وقت بدون اطلاعات صحبت نكنيد چون پشيموني به بار مياره .

    پاسخ

    سلام از ماست!!....شما آنتي بسيجي هستين ما ولي مخلصشون هستيم(البته نه هر کي که تو بسيجه بلکه هر کي که به معناي واقعي بسيجيه)...چجوري آدرس ما رو پيدا کردين؟؟...من اومدم وب دات بسيجي نظر دادم ولي آدرس وبم رو ننوشتم.....چجورياس؟؟از بچه هاي پيام رسانيد؟؟!!........قبول دارم آدم احساساتي اي هستم(البته بيشتر در مسائل عشقول و احساسي).... اکثر خواهرا احساساتي ان ....ولي آره قبول دارم من بيشتر از حد نرم احساساتي ام دوستاي صميميم چه اون تيپي! چه اين تيپي! هم اينجورين...من سعي ميکنم جهت بدم...يعني اگه جهت ندم رفتم واسه خودم....من طبق احساساتم اکثرا عمل نميکنم اگه ميخواستم عمل کنم اينجوري نبودم که الان شما ميبينين!!....اگه ميخواستم بايد همون رويه اي رو انتخاب ميکردم که قبلا تو زندگيم داشتم.....يا همون رويه اي که خونوادم داره....يه چيزي فراتر از احساس(خيلي فراتر )باعث شد همه اينا رو کنار بذارم.....يه چيزي رو بهتون خواهرانه بگم شما هم جاي برادرم(برادرم که با هم داشتيم تلفني بحث ميکرديم گفتم اينا ميخوان نظامو برندازن...گفت بذا براندازن)...تاکيد ميکنم دارم خواهرانه ميگم.....اگه اومديد که بعضي از وقايع رو برام توضيح بديد يا روشنم کنيد استقبال ميکنم و خوشحال ميشم ولي اگه اومديد که منو از نظرم در مورد رهبر و نظام و بسيجي بر گردونين از همين جا بهتون ميگم کار سختي رو در پيش گرفتيد اگه ميخوايد جواب بگيريد برا اين تلاشتون بهتره بريد سراغ آدمي که کورکورانه از عقيدش دفاع ميکنه....من با ديکته والدينم يا اطرافيانم يا يه شبه به اين نتيجه نرسيدم.....حالا نميدونم ميخوايد تلاشتون رو بکنين ببينيم چي ميشه شايد نظرم برگشت....مث قبل که در مورد اعتقادم تجديد نظر اساسي کردم....قبول داريد که کنار گذاشتن يه سري چيزا برا جووني که قبلا انجامش ميداده خيلي سخته؟خيلي سخت؟؟..و سخت تر اون که بعد از تغيير هي از اينو اون حرف بخوره؟...بايد به يه چيزي که خيلي بزرگ باشه رسيده باشه تا کنار بذاره اون کارا رو.... من آدمي بودم که وقتي ميرفتيم ييلاقات برا تفريح سر چشمه پاچه شلوارم رو تا 20 سانت ميزدم بالا زانو که مسابقه بدم با خواهرم که کي بيشتر ميتونه تو اين آب سرد دووم بياره...کلي پسر و مرد هم ميرفتن ميومدن ...اصلا برام مهم نبود ....يا وقتي پسرخالم ميومد اون منو گزنه ميزد من اونو....شب با هم يه فيلمايي مينشستيم تنهايي(البته خيلي مورد دار نبود ولي خجالت آور بود يه کم)....گاهي تنهايي مينشستم شب برا خودم فيلم مورد دار ميديدم.... يا وقتي با دوستام قدم ميزدم يکي گفت من ميخوام کنار تو را برم...آخه کلاس داره!(البته خودمونيم همچي با کلاسم نبودم ها)......حالا نميدونم شما شايد اسمش رو بذاريد قصاوت از طريق احساس يا عمل از طريق احساس....ولي من فکر نميکنم احساس آدما بهشون بگه اين کارا رو بذارن کنار بر عکس تشويق ميکنه... تنها راهي که ميشه به احساس نسبتش داد اينه که يه بسيجي اي وجود داشته باشه که منو عاشق خودش کرده باشه و منم برا به چنگ آوردن اون دست به اين کارا بزنم .....کما اينکه خيلي از اطرافيان اينجوري فک کردن(نمونه بزرگش سرپرست خوابگاهمون)....ولي مرور زمان بهشون اثبات کرد که اينجوري نيس......دين و دل به يک ديدن با ختيم و خرسنديم ....در قمار عشق اي دل کي بود پشيماني؟؟؟........و اما در مورد محسن نامجو....... اون چيزي که در مورد آقاي نامجو گفتيد طي سرچي که قبل از نوشتن اين پستم داشتم فهميده بودم که چجور نوازنده ايه و چقد کارش طرفدار داره....اينم که گفتيد يکي از کاست هاش رو گوش کنم بفهمم تفاوتش رو با بقيه من تو همون آهنگي که از بلوتوث از دوستم گرفتم اين تفاوت رو حس کردم که گرفتم آهنگشو ......شما ميگيد که من نميخوام با اطلاعات صحبت کنم ؟جوري ميگيد که من اهل سرچ و اينا نيستم....در صورتي که من قبلش سرچ کردم.....همون عکسي که ميبينيد گذاشتم تو وبلاگم سرچش کردم از وبلاگا ....وبلاگا هم مطلباي زيادي نوشته بودن .....شما در مورد من زود قضاوت کرديد اونوقت به من ميگيد زود قضاوت نکنم؟؟؟....منظورتون از اطلاعات برداشت خودتون از اين واقعه ست؟؟....برداشتتون که ميگه دست دولت تو کاره ؟؟.....چون اکثر اون چيزايي که در موردش گفته بودين رو تو روزنامه اعتماد ملي خونده بودم و يا بعدش سرچ کرده بودم....دولت چرا به نظرشما تازه يادش افتاده که همچين آهنگي هست؟؟منتظر بود نامجو فرصت بود؟همون چند سال پيش به عباس سليمي ميگفت کار رو تموم ميکرد....اينجوري که بهتر بود حداقل آزاد نبود که بخواد دوباره در مورد نظام آهنگ بده بيرون....با عقلم جور در نمياد راستش....که دولت به قول شمامردم فريب نقد و ول کنه بچسبه به نسيه و منتظر فرصت باشه...کدوم فرصت بهتر از همون موقع؟وقتي که ايران بود؟؟......راستي يه چيزي شما براتون مهم نيس که نامجو قرآن رو مسخره کرده باشه يا نکرده باشه؟؟....پستي که نوشتم به اين خاطر بود که بگم کسي رو که به قرآن احترام نميذاره قبول ندارم....نه اينکه بگم چون حکومت گفته مورد داره منم بگم مورد داره...در پناه آرامش بخشش