حمایت مردمی از دکتر احمدی نژاد اردیبهشت 1388 - پرواز تا خدا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 اردیبهشت 1388 - پرواز تا خدا

احمدی نژاد در دفاع ازخوددر برابر قاضی تنها سکوت کرد

پنج شنبه 88 اردیبهشت 17 ساعت 1:40 عصر

احمدی نژاد بابا،این چه کاری بود که کردی؟ تبعیضم اینقد؟
انصافه که داداش و آبجی ما که تو دانشگاههای  پایتخت هستن عیدی بگیرن
ما که شهرستان مشغول تحصیل هستیم نه؟
به داداشم رسیده
ولی هنوز اون پولی که گفتن به آبجیم اینا نرسیده
امیدوارم نرسه
البته ما که بخیل نیستیم منظورم نفس عملته احمدی نژاد بابا
اینقد که میری دانشگاه تهران و علم وصنعت تا حالا یه بارم نیومدی دانشگاه ما
احمدی نژاد قبول داری که اشتباه کردی؟؟                احمدی نژاد : با اجازه بزرگتر ها بله!!!!
ای بابا ما بهت رای دادیم که بیای اشتباه کنی؟؟
درسته معصوم نیستی ولی ما و همه !! در حد معصوم ازت توقع داریم
درسته حضرت یعقوب با اینکه پیامبر خدا بود اشتباه داشت
ولی تو حق نداری حتی یه اشتباه کنی
فهمیدی حتی یه اشتباه،ملت بیکار که نیستن که......
یه چیزایی شنیدیم شبانه روز 4 ساعت میخوابی،ببینم؛ما بهت رای دادیم که بگیری بخوابی؟؟؟
بهتر نیس به جای خوابیدن سیمان و موزاییک  برداری و بیای شهر ما
هر جا چاله چوله کردن پیاده رو ها
همه رو صاف و صوف کنی؟
چرا نونوایی رو به رویی ما که دولتیه جلوی چشم بهت زده من میاد یه سری آرداشو
میبره یه جای دیگه که نون آزاد درست کنه؟توقع نداری که من یا بقیه بیایم بهت اطلاع بدیم؟؟
میگی از کجا باید بدونی؟مگه تو رئیس جمهورنیستی ؟ باید علم و غیب هم داشته باشی....
اینجوری نمیشه که....فک کردی الکی بهت رای دادن؟
چرا داداش ما تا حالا نتونسه کار پیدا کنه؟چرا نتونسی آمار بیکاری رو به زیر (
0 ) برسونی؟
ببین بهونه نیار قبلا اینجوری بوده یا اونجوری بوده
ما کاهش ماهش نرخ بیکاری حالیمون نیسا،باید (
0 )میشد
چرا همه چی گرون شد؟؟ ما به قبل کاری نداریم.....تو باید این روند رو میشکستی ...
منظورم این روندیه که کلا همه چی به مرور زمان گرون میشه....درسته دنیا هم همینطوریه اما آیا عقلانیه که ما هم مث اونا باشیم؟؟
دوره های قبل که گرون میشد،خب میشد.....تو باید این سیر رو بر عکس میکردی
منطقی بود که ما دو باره به سمت 5 تا تک تومنی میرفتیم......نه 5هزار تومنی........
تو باید کاملا بر خلاف جریان آّب عمل میکردی درسته اقتصاد جهان
در حال شکست و متلاشی شدنه....ولی اگه خودت بشینی فک کنی میفهمی
که اقتصاد ما چه ربطی به جهان داره؟؟جهان هر طور که بشه نباید ما به ساز اونا برقصیم که؟؟
ما کار بنیادی و ساختاری اقتصاد تو
کَتمون نمیره ها..........
ما چیکار داریم به این کارا که چهار بانک اروپایی (فک کنم آمریکا هم خواسته باشه)تازگیا درخواست دادن که
تو ایران شعبه بزنن.؟؟چرا ؟؟؟چون اقتصاد کشور و ساختی مثلا؟؟؟کو پس؟آثارشو چرا ما نمیبینیم؟؟؟
میدونم حتما رفتی بهشون رشوره دادی که بیان از این حرفا بزنن......
آخه کلک و حقه تا چه حد؟؟؟
منطقه آزاد گذاشتی تو تلویزیون و دانشگاهها که چی مثلا؟
چرا تازه صدا و سیما باید بفهمه که یه کم باید بازتر عمل کنه؟؟
ما نمیخوایم آزادی بیان....اینا چه به دردمون میخوره؟؟بیایم حرفمونو بزنیم کسی آخرشم گوش نده که چی بشه؟
به این نمیگن آزادی آقای به اصطلاح رئیس جمهور
ما ازت آزدی حجاب میخوایم چرا اجازه نمیدی عشوه گری کنیم؟چرا نمیذاری خونه خراب کنیم؟؟
خونه براندازیم با توانایی هایی که داریم؟؟
آخه بازم نمیفهمم این کارا چه ربطی به شما مسولین داره؟؟
در دفاع از خودت چی داری بگی؟؟
چیکار کردی؟
رفتی به مناطق محروم آب رسوندی که چی بشه؟به ما چی میماسه؟؟
گاز رفتی به مناطق محروم رسوندی که گاز های ما کم بشه؟؟؟اینا چه کاراییه که میکنی؟
بنزین سهمیه بندی میکنی که به آیندگان هم برسه؟؟از کجا معلوم آینده ای هم باشه؟؟

به ما چه که فلانقدَر داره صرفه جویی میشه در مصرف سوخت؟
مگه گذشتگان به فکر ما بودن که ما هم به فکر باشیم؟
آخه ما به نتیجه نبیره هامون چی کار داریم؟؟؟بزا خودمون خوش باشیم
بزا همه بنزین مصرف کنن هوا آلوده بشه.......
آخه این کارا به تو چه ربطی داره؟؟؟

چرا استادای بخش اعصاب ما اینقد بد اخلاقن؟چرا نتونستی اونا رو تغییر بدی؟؟
چرا اونا توچارسال دوره ی تو خوش اخلاق نشدن؟
چرا فقط بلدن همه رو بندازن و تجدید دوره کنن؟چرا نتونستی کاری انجام بدی؟پس تو این
وسط چی کاره ای؟؟؟
چرا یاد ندادی به این مردم که تو صف تاکسی رعایت کنن حقوق دیگران رو؟؟
اصلا بگو ببینم چرا دوستم سرم داد کشید؟؟ مگه نمیگی عدالت رو میخواستی پیاده کنی؟؟پس چی شد؟
چرا هنو مردم ملتت بلد نیسن راه و رسم دوستی رو؟
وای دیگه از کجای این کارات بگم؟؟؟
سوخت هسته ای میخواستیم چیکار؟؟ماهواره هواشناسی چه به دردمون میخوره؟؟
خودروی ملی کیلویی چند؟
میشناسمت آقا این کارا واسه خود شیرینیته....این کارارو کردی که شبکه
CNNو روزنامه اینترنتی آمریکا بگن ایران عجب پیشرفتایی داشته.....
از این ور حقوق نمیگیری میری از اونا حقوق میگیری...تابلو دستت با اونا تو یه کاسس
و گرنه چه لزومی داره که اونا بیان از تو و از ایران این همه خوب بگن؟؟
اگه لازم داشتی این پیشرفتا  رو خودم میرفتم میفتادم به پای این غربیا و آمریکایی ها نوکریشونو میکردم کفشاشون رو واکس میزدم ازشون میگرفتم
بچه های فلسطین ولبنان وعراق وافغانستان به ایران چه ربطی داره؟؟
ما ها مگه بچه نداریم؟؟!!!!!
حالا درسته گفتن باید اسلام برعلیه ظلم باشه
این حرفا مال هزار چارصد سال پیش بود......الان اینجوریه که هر کی باید گلیم

خودشو از آّب بکشه بیرون
یعنی تو نمیدونی اگه امام زمانمون (عج) هم بیان به این چیزا کاری ندارن
و فقط سرشون به کشور!!!!!! خودشون گرمه؟؟؟!!!!!حالا تو میخوای کار انجام بدی؟
نمیدونی یا بازم بهت بگم اگه حضرت محمد(ص) هم الان بودن فقط به کشور خودشون
 توجه میکردن و پا تو کفش این غربیا نمیکردن؟؟؟
از همه مهم تر تو مگه نگفتی پول نفت رو سر سفره ما میاری؟؟
چرا به قولت عمل نکردی نامرد؟؟
یه جا خونده بودم که سرانه خرج دانشجویی من سالانه 25 میلیونه.....
اینا رو از کجا میاری میدی خرجمون کنن؟؟
از پول نفت نیس که میدونم..... اگه این پولا از پول نفت باشه پس چرا وقتی میریم خوابگاه بوی نفت نمیاد؟؟
چرا غذاهامون بوی غذا میده؟؟؟؟؟
اگه پول نفت رو میاوردی سر سفره ما که مرد مومن غذاهامون باید بوی  نفت میداد...
از مال باباته یا..خدایا نکنه دزد هم باشی؟؟؟
خدایا خودت رحم کن.....
با این کارات نه بغض بلکه هق هق گریه سر میدم...
درسته میگن امام علی(ع) تو پنج سال دوره حکومتشون نتونسن همه احکام اسلام رو پیاده کنن و اونجوری که میخواسن بسازن شهر اسلامیشونو
ولی قبول کن که دوره و زمونه عوض شده تو باید ظرف مدت چارسال این کارارو میکردی..........
جواب امام زمان (عج) رو چه جوری میخوای بدی؟؟آقا ازت راضیه یا نه؟؟

احمدی نژاد بابا، حالا خودت قضاوت کن؛خدا وکیلی اگه جای من بودی با توجه به این که بچه مسلمونی
بازم رای میدادی به شخصیتی مث احمدی نژاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بنده ی خدا: در آخر از دکتر عزیز عذر میخوام به خاطر لحنی که داشتم...هدفم خیر بود....
امیدواریم گوش شنوایی باشه....که حتما هس
در پناه حق و التماس دعای قشنگ فرج

 


نوشته شده توسط : بنده ی خدا

نظرات ديگران [ نظر]


'چرا مجردی؟؟'

شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 3:55 عصر

سلام!چه خبرا از دوستان؟خوش میگذره ایشالا؟
من اگه به جای این پدر مادرها بودم بچمو سه سوته متعهل!!!(متاهل) میکردم
راستش نمیدونم از کجای این بحران!!!اجتماعی بگم،هر از چند گاهی که میشه میزنم به سیم آخر
چند روز پیش تولد یکی از دوستام بود رفته بودم بازار براش کادو بخرم که یه فروشنده خانمی گیر داد بیا ازم وسیله بخر جدم کمکت کنه...تو حرفش انگاری صداقت داشت.........منم با اینکه به
هیچکدومشون احتیاج
نداشتم رفتم جلو خرید کنم...همینطور که داشتم وسیله ها رو نگاه میکردم....گیر داد جوراب مردونه هم دارم...فقط یکی مونده
خندیدم گفتم جوراب مردونه واسه چی بخرم؟؟!گفت واسه شوهرت!!گفتم من که شوهر ندارم(با خودم گفتم کجای قیافه من به شوهر دارا میخوره حالا خوبه خیلیا میگن قیافت مث این ترم یکیاس)....گفت ایشالا
قسمتت بشه....قسمت ما که نشد.... اینو که گفت برق از چشام پرید.....زل زدم بهش...یه چند لحظه ماتم برد....گفتم این چی داره میگه؟؟خیلی  دلم براش سوخت....هم سن مادرم بود تقریبا......
نمیدونم دلیل این موردا که روز به روزم داره بیشتر میشه چیه.....
از این موردا زیاد دیدم متاسفانه......
نمیدونم مقصر کیه.....
نمیدونم اصلا باید دنبال مقصر گشت یانه...........
این موضوع اگه همینجور ادامه پیدا کنه همه رو غرق میکنه.....همونطور که شاهدین خیلیا هم غرق شدن
علت این موضوع خیلی چیزا میتونه باشه
یکی که بیشتر از همه اعصاب خورد کنه.....
خونواده هان............
هی گیر گیر!!!پسرم یا دخترم باید درسشون تموم شه(بعضیام هستن که درسشون حالاها ادامه داره)
اون وقت بفرستیمشون خونه بخت.....چندتا از دوستام خونواده هاشون اینجورین
من نمیدونم این خانواده ها حاضرن بچه هاشون به گناه بیفتن به قیمت اینکه درس بخونن و کار پیدا کنن و سربازی برن و مهندس بشن ودکتر و.......

خیلی ها هم که به بهونه پول نداشتن اصلا حالاحالاها به این فکر نیستن...با خودشون میگن "میخواهم مجرد بمانم"
انگاری اینا نمیدونن خدا گفته نترس بنده جون تو ازدواج کن بقیش با من.....خودم درهای روزی رو برات باز میکنم
همه ما باید بدونیم که "من یتوکل علی الله فهو حسبه""هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کافیست"


چقد بده افزایش سن ازدواج........
اینجوری میشه که همه میرن از یه راه دیگه خودشونو خالی کنن.......
راهی به اسم
گناه.......
البته بر عکسش هم صادقه.......چون خیلی راه گناه رو انتخاب کردن میلشون به ازدواج کمتر شده
هر کی از دستش هر کار بر میاد باید بکنه......
ما هم فعلا در حال جور کردن یه بابایی با یه بابای دیگه هستیم.....
وای که اگه من به جای بزرگترا بودم....

شما هم که اینو داری میخونی حتما میدونی این موضوع دلیلای زیاد دیگه ای هم داره
راستش حرف برا گفتن که زیاده ولی فعلا به همین بسنده کنیم  
در پناه حق و التماس دعای فرج......


نوشته شده توسط : بنده ی خدا

نظرات ديگران [ نظر]


"چرا مجردی؟؟"

شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 3:55 عصر

سلام!چه خبرا از دوستان؟خوش میگذره ایشالا؟
من اگه به جای این پدر مادرها بودم بچمو سه صوته متعهل میکردم
راستش نمیدونم از کجای این بحران!!!اجتماعی بگم،هر از چند گاهی که میشه میزنم به سیم آخر
چند روز پیش تولد یکی از دوستام بود رفته بودم بازار براش کادو بخرم که یه فروشنده خانمی گیر داد بیا ازم وسیله بخر جدم کمکت کنه...تو حرفش انگاری صداقت داشت.........منم با اینکه به
هیچکدومشون احتیاج
نداشتم رفتم جلو خرید کنم...همینطور که داشتم وسیله ها رو نگاه میکردم....گیر داد جوراب مردونه هم دارم...فقط یکی مونده
خندیدم گفتم جوراب مردونه واسه چی بخرم؟؟!گفت واسه شوهرت!!گفتم من که شوهر ندارم(با خودم گفتم کجای قیافه من به شوهر دارا میخوره حالا خوبه خیلیا میگن قیافت مث این ترم یکیاس)....گفت ایشالا
قسمتت بشه....قسمت ما که نشد.... اینو که گفت برق از چشام پرید.....زل زدم بهش...یه چند لحظه ماتم برد....گفتم این چی داره میگه؟؟خیلی  دلم براش سوخت....هم سن مادرم بود تقریبا......
نمیدونم دلیل این موردا که روز به روزم داره بیشتر میشه چیه.....
از این موردا زیاد دیدم متاسفانه......
نمیدونم مقصر کیه.....
نمیدونم اصلا باید دنبال مقصر گشت یانه...........
این موضوع اگه همینجور ادامه پیدا کنه همه رو غرق میکنه.....همونطور که شاهدین خیلیا هم غرق شدن
علت این موضوع خیلی چیزا میتونه باشه
یکی که بیشتر از همه اعصاب خورد کنه.....
خونواده هان............
هی گیر گیر!!!پسرم یا دخترم باید درسشون تموم شه(بعضیام هستن که درسشون حالاها ادامه داره)
اون وقت بفرستیمشون خونه بخت.....چندتا از دوستام خونواده هاشون اینجورین
من نمیدونم این خانواده ها حاضرن بچه هاشون به گناه بیفتن به قیمت اینکه درس بخونن و کار پیدا کنن و سربازی برن و مهندس بشن ودکتر و.......

خیلی ها هم که به بهونه پول نداشتن اصلا حالاحالاها به این فکر نیستن...با خودشون میگن "میخواهم مجرد بمانم"
انگاری اینا نمیدونن خدا گفته نترس بنده جون تو ازدواج کن بقیش با من.....خودم درهای روزی رو برات باز میکنم
همه ما باید بدونیم که "من یتوکل علی الله فهو حسبه""هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کافیست"


چقد بده افزایش سن ازدواج........
اینجوری میشه که همه میرن از یه راه دیگه خودشونو خالی کنن.......
راهی به اسم
گناه.......
البته بر عکسش هم صادقه.......چون خیلی راه گناه رو انتخاب کردن میلشون به ازدواج کمتر شده

شما هم که اینو داری میخونی حتما میدونی این موضوع دلیلای زیاد دیگه ای هم داره
راستش حرف برا گفتن که زیاده ولی فعلا به همین بسنده کنیم  
در پناه حق

نوشته شده توسط : بنده ی خدا

نظرات ديگران [ نظر]


"چرا مجردی؟؟"

شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 3:53 عصر

سلام!چه خبرا از دوستان؟خوش میگذره ایشالا؟
من اگه به جای این پدر مادرها بودم بچمو سه صوته متعهل میکردم
راستش نمیدونم از کجای این بحران!!!اجتماعی بگم،هر از چند گاهی که میشه میزنم به سیم آخر
چند روز پیش تولد یکی از دوستام بود رفته بودم بازار براش کادو بخرم که یه فروشنده خانمی گیر داد بیا ازم وسیله بخر جدم کمکت کنه...تو حرفش انگاری صداقت داشت.........منم با اینکه به
هیچکدومشون احتیاج
نداشتم رفتم جلو خرید کنم...همینطور که داشتم وسیله ها رو نگاه میکردم....گیر داد جوراب مردونه هم دارم...فقط یکی مونده
خندیدم گفتم جوراب مردونه واسه چی بخرم؟؟!گفت واسه شوهرت!!گفتم من که شوهر ندارم(با خودم گفتم کجای قیافه من به شوهر دارا میخوره حالا خوبه خیلیا میگن قیافت مث این ترم یکیاس)....گفت ایشالا
قسمتت بشه....قسمت ما که نشد.... اینو که گفت برق از چشام پرید.....زل زدم بهش...یه چند لحظه ماتم برد....گفتم این چی داره میگه؟؟خیلی  دلم براش سوخت....هم سن مادرم بود تقریبا......
نمیدونم دلیل این موردا که روز به روزم داره بیشتر میشه چیه.....
از این موردا زیاد دیدم متاسفانه......
نمیدونم مقصر کیه.....
نمیدونم اصلا باید دنبال مقصر گشت یانه...........
این موضوع اگه همینجور ادامه پیدا کنه همه رو غرق میکنه.....همونطور که شاهدین خیلیا هم غرق شدن
علت این موضوع خیلی چیزا میتونه باشه
یکی که بیشتر از همه اعصاب خورد کنه.....
خونواده هان............
هی گیر گیر!!!پسرم یا دخترم باید درسشون تموم شه(بعضیام هستن که درسشون حالاها ادامه داره)
اون وقت بفرستیمشون خونه بخت.....چندتا از دوستام خونواده هاشون اینجورین
من نمیدونم این خانواده ها حاضرن بچه هاشون به گناه بیفتن به قیمت اینکه درس بخونن و کار پیدا کنن و سربازی برن و مهندس بشن ودکتر و.......

خیلی ها هم که به بهونه پول نداشتن اصلا حالاحالاها به این فکر نیستن...با خودشون میگن "میخواهم مجرد بمانم"
انگاری اینا نمیدونن خدا گفته نترس بنده جون تو ازدواج کن بقیش با من.....خودم درهای روزی رو برات باز میکنم
همه ما باید بدونیم که "من یتوکل علی الله فهو حسبه""هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کافیست"


چقد بده افزایش سن ازدواج........
اینجوری میشه که همه میرن از یه راه دیگه خودشونو خالی کنن.......
راهی به اسم
گناه.......
البته بر عکسش هم صادقه.......چون خیلی راه گناه رو انتخاب کردن میلشون به ازدواج کمتر شده

شما هم که اینو داری میخونی حتما میدونی این موضوع دلیلای زیاد دیگه ای هم داره
راستش حرف برا گفتن که زیاده ولی فعلا به همین بسنده کنیم  
در پناه حق

نوشته شده توسط : بنده ی خدا

نظرات ديگران [ نظر]


"چرا مجردی؟؟"

شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 3:53 عصر

سلام!چه خبرا از دوستان؟خوش میگذره ایشالا؟
من اگه به جای این پدر مادرها بودم بچمو سه صوته متعهل میکردم
راستش نمیدونم از کجای این بحران!!!اجتماعی بگم،هر از چند گاهی که میشه میزنم به سیم آخر
چند روز پیش تولد یکی از دوستام بود رفته بودم بازار براش کادو بخرم که یه فروشنده خانمی گیر داد بیا ازم وسیله بخر جدم کمکت کنه...تو حرفش انگاری صداقت داشت.........منم با اینکه به
هیچکدومشون احتیاج
نداشتم رفتم جلو خرید کنم...همینطور که داشتم وسیله ها رو نگاه میکردم....گیر داد جوراب مردونه هم دارم...فقط یکی مونده
خندیدم گفتم جوراب مردونه واسه چی بخرم؟؟!گفت واسه شوهرت!!گفتم من که شوهر ندارم(با خودم گفتم کجای قیافه من به شوهر دارا میخوره حالا خوبه خیلیا میگن قیافت مث این ترم یکیاس)....گفت ایشالا
قسمتت بشه....قسمت ما که نشد.... اینو که گفت برق از چشام پرید.....زل زدم بهش...یه چند لحظه ماتم برد....گفتم این چی داره میگه؟؟خیلی  دلم براش سوخت....هم سن مادرم بود تقریبا......
نمیدونم دلیل این موردا که روز به روزم داره بیشتر میشه چیه.....
از این موردا زیاد دیدم متاسفانه......
نمیدونم مقصر کیه.....
نمیدونم اصلا باید دنبال مقصر گشت یانه...........
این موضوع اگه همینجور ادامه پیدا کنه همه رو غرق میکنه.....همونطور که شاهدین خیلیا هم غرق شدن
علت این موضوع خیلی چیزا میتونه باشه
یکی که بیشتر از همه اعصاب خورد کنه.....
خونواده هان............
هی گیر گیر!!!پسرم یا دخترم باید درسشون تموم شه(بعضیام هستن که درسشون حالاها ادامه داره)
اون وقت بفرستیمشون خونه بخت.....چندتا از دوستام خونواده هاشون اینجورین
من نمیدونم این خانواده ها حاضرن بچه هاشون به گناه بیفتن به قیمت اینکه درس بخونن و کار پیدا کنن و سربازی برن و مهندس بشن ودکتر و.......

خیلی ها هم که به بهونه پول نداشتن اصلا حالاحالاها به این فکر نیستن...با خودشون میگن "میخواهم مجرد بمانم"
انگاری اینا نمیدونن خدا گفته نترس بنده جون تو ازدواج کن بقیش با من.....خودم درهای روزی رو برات باز میکنم
همه ما باید بدونیم که "من یتوکل علی الله فهو حسبه""هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کافیست"


چقد بده افزایش سن ازدواج........
اینجوری میشه که همه میرن از یه راه دیگه خودشونو خالی کنن.......
راهی به اسم
گناه.......
البته بر عکسش هم صادقه.......چون خیلی راه گناه رو انتخاب کردن میلشون به ازدواج کمتر شده

شما هم که اینو داری میخونی حتما میدونی این موضوع دلیلای زیاد دیگه ای هم داره
راستش حرف برا گفتن که زیاده ولی فعلا به همین بسنده کنیم  
در پناه حق

نوشته شده توسط : بنده ی خدا

نظرات ديگران [ نظر]


"چرا مجردی؟؟"

شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 3:52 عصر

سلام!چه خبرا از دوستان؟خوش میگذره ایشالا؟
من اگه به جای این پدر مادرها بودم بچمو سه صوته متعهل میکردم
راستش نمیدونم از کجای این بحران!!!اجتماعی بگم،هر از چند گاهی که میشه میزنم به سیم آخر
چند روز پیش تولد یکی از دوستام بود رفته بودم بازار براش کادو بخرم که یه فروشنده خانمی گیر داد بیا ازم وسیله بخر جدم کمکت کنه...تو حرفش انگاری صداقت داشت.........منم با اینکه به
هیچکدومشون احتیاج
نداشتم رفتم جلو خرید کنم...همینطور که داشتم وسیله ها رو نگاه میکردم....گیر داد جوراب مردونه هم دارم...فقط یکی مونده
خندیدم گفتم جوراب مردونه واسه چی بخرم؟؟!گفت واسه شوهرت!!گفتم من که شوهر ندارم(با خودم گفتم کجای قیافه من به شوهر دارا میخوره حالا خوبه خیلیا میگن قیافت مث این ترم یکیاس)....گفت ایشالا
قسمتت بشه....قسمت ما که نشد.... اینو که گفت برق از چشام پرید.....زل زدم بهش...یه چند لحظه ماتم برد....گفتم این چی داره میگه؟؟خیلی  دلم براش سوخت....هم سن مادرم بود تقریبا......
نمیدونم دلیل این موردا که روز به روزم داره بیشتر میشه چیه.....
از این موردا زیاد دیدم متاسفانه......
نمیدونم مقصر کیه.....
نمیدونم اصلا باید دنبال مقصر گشت یانه...........
این موضوع اگه همینجور ادامه پیدا کنه همه رو غرق میکنه.....همونطور که شاهدین خیلیا هم غرق شدن
علت این موضوع خیلی چیزا میتونه باشه
یکی که بیشتر از همه اعصاب خورد کنه.....
خونواده هان............
هی گیر گیر!!!پسرم یا دخترم باید درسشون تموم شه(بعضیام هستن که درسشون حالاها ادامه داره)
اون وقت بفرستیمشون خونه بخت.....چندتا از دوستام خونواده هاشون اینجورین
من نمیدونم این خانواده ها حاضرن بچه هاشون به گناه بیفتن به قیمت اینکه درس بخونن و کار پیدا کنن و سربازی برن و مهندس بشن ودکتر و.......

خیلی ها هم که به بهونه پول نداشتن اصلا حالاحالاها به این فکر نیستن...با خودشون میگن "میخواهم مجرد بمانم"
انگاری اینا نمیدونن خدا گفته نترس بنده جون تو ازدواج کن بقیش با من.....خودم درهای روزی رو برات باز میکنم
همه ما باید بدونیم که "من یتوکل علی الله فهو حسبه""هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کافیست"


چقد بده افزایش سن ازدواج........
اینجوری میشه که همه میرن از یه راه دیگه خودشونو خالی کنن.......
راهی به اسم
گناه.......
البته بر عکسش هم صادقه.......چون خیلی راه گناه رو انتخاب کردن میلشون به ازدواج کمتر شده

شما هم که اینو داری میخونی حتما میدونی این موضوع دلیلای زیاد دیگه ای هم داره
راستش حرف برا گفتن که زیاده ولی فعلا به همین بسنده کنیم  
در پناه حق

نوشته شده توسط : بنده ی خدا

نظرات ديگران [ نظر]


"چرا مجردی؟؟"

شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 3:52 عصر

سلام!چه خبرا از دوستان؟خوش میگذره ایشالا؟
من اگه به جای این پدر مادرها بودم بچمو سه صوته متعهل میکردم
راستش نمیدونم از کجای این بحران!!!اجتماعی بگم،هر از چند گاهی که میشه میزنم به سیم آخر
چند روز پیش تولد یکی از دوستام بود رفته بودم بازار براش کادو بخرم که یه فروشنده خانمی گیر داد بیا ازم وسیله بخر جدم کمکت کنه...تو حرفش انگاری صداقت داشت.........منم با اینکه به
هیچکدومشون احتیاج
نداشتم رفتم جلو خرید کنم...همینطور که داشتم وسیله ها رو نگاه میکردم....گیر داد جوراب مردونه هم دارم...فقط یکی مونده
خندیدم گفتم جوراب مردونه واسه چی بخرم؟؟!گفت واسه شوهرت!!گفتم من که شوهر ندارم(با خودم گفتم کجای قیافه من به شوهر دارا میخوره حالا خوبه خیلیا میگن قیافت مث این ترم یکیاس)....گفت ایشالا
قسمتت بشه....قسمت ما که نشد.... اینو که گفت برق از چشام پرید.....زل زدم بهش...یه چند لحظه ماتم برد....گفتم این چی داره میگه؟؟خیلی  دلم براش سوخت....هم سن مادرم بود تقریبا......
نمیدونم دلیل این موردا که روز به روزم داره بیشتر میشه چیه.....
از این موردا زیاد دیدم متاسفانه......
نمیدونم مقصر کیه.....
نمیدونم اصلا باید دنبال مقصر گشت یانه...........
این موضوع اگه همینجور ادامه پیدا کنه همه رو غرق میکنه.....همونطور که شاهدین خیلیا هم غرق شدن
علت این موضوع خیلی چیزا میتونه باشه
یکی که بیشتر از همه اعصاب خورد کنه.....
خونواده هان............
هی گیر گیر!!!پسرم یا دخترم باید درسشون تموم شه(بعضیام هستن که درسشون حالاها ادامه داره)
اون وقت بفرستیمشون خونه بخت.....چندتا از دوستام خونواده هاشون اینجورین
من نمیدونم این خانواده ها حاضرن بچه هاشون به گناه بیفتن به قیمت اینکه درس بخونن و کار پیدا کنن و سربازی برن و مهندس بشن ودکتر و.......

خیلی ها هم که به بهونه پول نداشتن اصلا حالاحالاها به این فکر نیستن...با خودشون میگن "میخواهم مجرد بمانم"
انگاری اینا نمیدونن خدا گفته نترس بنده جون تو ازدواج کن بقیش با من.....خودم درهای روزی رو برات باز میکنم
همه ما باید بدونیم که "من یتوکل علی الله فهو حسبه""هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کافیست"


چقد بده افزایش سن ازدواج........
اینجوری میشه که همه میرن از یه راه دیگه خودشونو خالی کنن.......
راهی به اسم
گناه.......
البته بر عکسش هم صادقه.......چون خیلی راه گناه رو انتخاب کردن میلشون به ازدواج کمتر شده

شما هم که اینو داری میخونی حتما میدونی این موضوع دلیلای زیاد دیگه ای هم داره
راستش حرف برا گفتن که زیاده ولی فعلا به همین بسنده کنیم  
در پناه حق

نوشته شده توسط : بنده ی خدا

نظرات ديگران [ نظر]


   1   2      >