: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
بهار آمد،
مائیم و هفت سینی که شش سین دارد!
چرا که سبزی حضور او در خانه نیست...
نوشته شده توسط : بنده ی خدا
تقدیم میکنم اول به تمام اونایی که دلشون خواسته برن جنوب ولی قسمت نشد برن
مخصوصا همکلاسی عزیزم که خیلی تلاش کرد بره ولی نشد
و بعد تقدیم میکنم به همه اونایی که خواستن و قسمت شد که برن
مخصوصا دوست عزیزی که غروب شلمچه بهم زنگ زد ومن
یه ربع همینطوری گوشی رو نگه داشتمو رفتم واسه خودم.....
وبعد تقدیم به اون نالو تی هایی !!!!!!که الان جنوبن.........
باصدای کویتی پوره ، کاش میشد با آهنگش تقدیم میکردم
وقتی میری جنوب احساس میکنی به هیچ کس و هیچ چیز این دنیا وابستگی نداری
وقتی میری میفهمی که تموم چیزایی این دنیایی هستنن چه قدر برات کمن
فک میکردم خیلی سخت باشه
ولی کیفش با رفتن با اتوبوس قابل مقایسه نیست
حالی داد پارسال که کسی تا با مینیبوس نره نمگیره چی میگم
سال بعدم اگه مامانمم اجازه بده برنامه کشیکا نمیذاره
متاسفانه باید به صورت mp3 زندگی کنم
با تعطیلات و فرصت کم
اینا به کنار
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
جنوبو چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رندان سحر خیز که صاحب نظرانند
نوشته شده توسط : بنده ی خدا